بنداول

بغضیه هنوز توی گلومه

مادر توی بستر روبرومه

هق هق شبونه/ تو سکوت خونه

خوب شدن مادرم آرزومه

انگار نه انگار

مادر شده بیمار

اما من و تو بغل می‌گیره

این سرفه‌ی خون‌بار

میده من و آزار

ای کاش که دخترت بمیره

آی قد کمون

میون این بی‌قراری

آی مهربون

ما رو تنهامون نذاری

بنددوم

سهم باغمون سوز خزونه

دلگیره چقد هوای خونه

بغضه تو نگاهش/ زخمه روی ماهش

سه ماهه که سینمو می‌سوزونه

بی جونی دستاش

لرزیدن پاهاش

داره رو پرش زخم فراوون

اندازه ی درداش

کم نوری چشماش

آیینه ی دق شده برامون

آه مادرم

با اینکه کم سن و سالی

آه پس چرا

قامت تو شد هلالی

بندسوم

با اینکه سه ماهه که مریضه

حرفاشو توی خودش می‌ریزه

خس خس نفس‌هاش/ بی علاجه تب‌هاش

چی شده که پیرهنش لاله خیزه

هی آه پی آه

مردن داره والله

پرپر شدن یاس جون برگ

میخواد که مث ماه

عمرش بشه کوتاه

با گریه شده منتظر مرگ

وای آخرش

داری میری دلشکسته

وای خاک غم

روسر عالم نشسته

بند چهارم

مادر میره و دل نگرونه

داره باخودش روضه می‌خونه

روضه‌ی یه حنجر/ داغ جسم بی سر

پیکری که روی خاک بی‌نشونه

پیش چش مادر

این پیکر بی‌سر

افتاده روی خاک بیابون

میگه کفنش کو

پس پیرهنش کو

گوداله و این پیکر پر خون

ای وای حسین ع

توی موج این نیزه‌ها

ای وای حسین ع

میزنی تو خون دست و پا