تویی که دختر نوری و مادر عرشی
نباید این‌همه درگیر زخم و بستر شی

نشسته ایم من و بچه های مظلومت
برات اشک بریزیم بلکه بهتر شی

برای من که غیورم چقدر دشوار است
ببینمت جلوی چشمهام پرپر شی

زیاد زجر کشیدی ولی در این نه سال
چنین ندیده ام از فرط گریه لاغر شی

دلم به آمدن ته‌تغاری‌ام خوش بود
قرار بود سه ماه دگر تو مادر شی

شکست پشت در خانه شیشه‌ی عطرت
کباب شد دل من تا چنین معطر شی

هزار جان بدهندت تو را برای علی
هزار بار می‌آیی که حایل در شی