تو تنها بمونی
تصنيف شب چهارم محرم، طفلان حضرت زينب س
سال انتشار: ۱399، حلقه ادبی ریان
بنداول
تو تنها بمونی/ تو خیمه بشینم/ اصن حرفشم نزن
دست رو دست بذارم/ غصهات و ببینم/ اصن حرفشم نزن
چه جوری آخه اگه، برات نمیرم
سرم و پیش مادر، بالا بگیرم
میکشه من و گریه هات
الهی خواهر بشه فدات
هستیم و میریزم به پات
سپاهم و میارم برات
بنددوم
نه تنها جوونام/اگه تو بذاری/برات جونمم میدم
روی التماسم/ نه اگه نیاری/برات جونمم میدم
پیش پات زانو زدم/ بااشک دیده
نکنی ردم آخه/ ازت بعیده
قلبی که برات میزنه
نذار که از غصه بشکنه
غربت تو غمه منه
فدات شه خواهر یک تنه
بندسوم
اگه خونه قلبم/اگه خیسه چشمام/ فدای یه تار موت
یا که پیش چشم /جون بدن جوونام/فدای یه تار موت
نکنه از خواهرت ،شرمنده باشی
همه دنیامو میدم ،که زنده باشی
میمیره اگه خواهرت
ببینه تیغ و رو حنجرت
زخمی شه همه پیکرت
روی نیزهها بره سرت