در بغض فقط فقط فقط هق هق کرد
خوش آمدهای به شام نشکفتن من
خوش آمدهای پدر شب رفتن من
دیدم لب زخمیَت سخنها میگفت
شرمنده لبهای تو نشنفتن من





خوش آمدهای به شام نشکفتن من
خوش آمدهای پدر شب رفتن من
دیدم لب زخمیَت سخنها میگفت
شرمنده لبهای تو نشنفتن من