دست منو رها کن عمه
بنداول
دست منو رها کن عمه
حال منو نگا کن عمه
منتظره بابام تو گودال
واسه ی من دعا کن عمه
عشقه شهادته توی آب و گلم
نذار که حسرتش بمونه رو دلم
دل من آشوبه
قلب من میکوبه
حال من تنها با
عموجونم خوبه
بنددوم
میرم دوون بسمت میدون
میشم سپر برات عمو جون
پیکر تو به زیر پاها
افتاده نیمه جون و پر خون
عبداللهم عبداللهم عبداللهم
فدایی عموی خود ثاراللهم
میزنم من پرپر
روی سینت آخر
بمیرم واسه تو
عموی بی لشکر