دل شوره ای گرفته قلب زارم
بنداول
دل شوره ای، گرفته قلبِ زارم
اینجا کجاس، حِسِّ خوبی ندارم
چقد اینجا، خشک و بی بارونه
چرا اینجا، شبیه زِندونه
دلم آشوبه، آشوبه، آشوبه
مگه مهمونی توو بیابونه
بیا برگردیم، ای جانِ خواهر
دورت بگردم، عزیز برادر
بنددوم
کاشکی منم، برایِ تو بمیرم
خیمه نزن، دارم آتیش می گیرم
هر جا میری، پشتِ تو گریونم
با نگاهت، جانا نترسونم
تا تو هستی، من آرومِ آرومم
بی تو آخه، چه جوری بمونم
رو موج موهات، گرد و غباره
چشمای صحرا، برات می باره
بندسوم
می بینم اون، طلوع نیزه ها رو
وقتِ غروب، تن و سرِ جدا رو
دمِ گودال، آخرش پیر میشم
تو میُفتی، و زمینگیر میشم
تو که میری، هزار دفعه می میرم
از زمونه و زندگی سیر میشم
جلوی چشمام، تا میری از حال
منم میُفتم، بالای گودال