بنداول

سقای دشت کربلا، تشنه یِ جام بلاتم
باب الحوائجی آقا، محتاجِ یه نیم نگاتم
یه نگات عالم و، مبتلا می کنه
دلِ هر عاشق و، کربلا می کنه
برا آسمونا تو که ماهی آقا
برا بی پناها تو پناهی آقا
حال دنیا خرابه نگاهی آقا
یا اباالفضل مدد ۴

بنددوم

سقای دشت کربلا، ای پسرِ اُم البنین
دریاب منِ بیچاره رو، منی که خوردم بر زمین
ذکرِ پُر تَنتَنه، یا اباالفضل مدد
این شعارِ منه، یا اباالفضل مدد
برا اَرمنیا تو مسیحی آقا
تویِ هر دلی داری ضریحی آقا
به حسین و حسن تو شبیهی آقا
یا اباالفضل مدد ۴

بندسوم

سقای دشت کربلا، دستت جدا در علقمه
افتادی تا روی زمین، اومد کنارت فاطمه
ای پناه حرم، پاشو از رو زمین
حالتِ مضطرِ، خیمه ها رو ببین
بی تو چادر زنها آتیش می‌گیره
بی تو زینبه که به اسیری می‌ره
توو خرابه ها دخترکی می‌میره
یا اباالفضل مدد ۴