سپردم آئینه ها رو از جلو چشمات بردارن
بنداول
سپردم آئینه ها رو از جلو چشمات بردارن
هنوزم تو قشنگی سر به سر تو میذارن
شرمندم
گله سری برات نداشتم
گل بوسه
رو زخمای سرت گذاشتم
بخند تا بخندم/ عمه به قربون تو
زخماتو خودم میبندم / عمه به قربون تو
بنددوم
بخواب که دیگه دیر وقته میدونم بابا دیر کرده
شاید که توی تشته شاید به نیزه گیر کرده
میدونی
چقد سرش شلوغه بابا
میدونی
کجاها که نرفته شبها
بخواب تا بخوابم / عمه به قربون تو
به فکر غم ربابم / عمه به قربون تو
بندسوم
زخمای تنت خوب میشن نگران نباش عمه جان
دس نکش روی لثه هات دندونات بازم درمیان
میبینم
ورم دارن لبات هنوزم
میبینم
کبوده سرتا پات هنوزم
بمون تا بمونم / عمه به قربون تو
سخته واسه تو میدونم / عمه به قربون تو