صلی الله علیک یا خامس ال الله
صلی الله علیک یا خامس ال الله
وعده ی ما کربلا اربعین انشالله
من از همین پیرهن سیاه
گرفتم ابرو حسین
سفارش کرده مادرم
تشنه شدی بگو حسین
تشنه لب کربلا / شاه شهیدان حسین
راس تو بر نیزه ها / پیکرت عریان حسین
سیدناالمظلوم
سیدناالعطشان
سیدناالعریان
#شب_اول
کوفیا چه نامردن دیگه ندارم یاری
کاش نمیگفتم بیا کاش اصغرو نیاری
بادستای بسته به تو میدم ای اربابم سلام
میشیم فدای تو حسین خودمو هردو بچه هام
در نفس آخرین یاد تو بودم حسین
کشیدنم رو زمین یاد تو بودم حسین
بی یار و بی یاور
کشتن تو رو آخر
سردار بی لشگر
#شب_دوم
بیا برگردیم داداش از این خاک پربلا
آشوبه دله زینب تو یه دشت نینوا
میبینم با چشم خودم
انگشترت رو میبرن
نمیخوام ببینم حسین
روزیکه سنگت میزنن
نبینم اون روزی رو که میری رو نیزه ها
تنت بشه زیرورو با لگد بی حیا
اون لحظه غمگینه
شمرِ پر از کینه
میشینه رو سینه
#شب_سوم
چی شده لبت بابا خاکستره رو موهات
سرت رو کی بریده جون رقیه فدات
بابا جون روی نیلی و موی سوخته م رو تو ببین
من رو با خودت تو ببر تنها ارزومه همین
کبوده کل تنم آبله هامو ببین
شبیه زهرا منم توکوچه خوردم زمین
سه ساله ی پیرم
از زندگی سیرم
پیش تو میمیرم
#شب_چهارم
پاره های تن من قربونی راه تو
میوه های دل من نذریکنگاه تو
همه هستیه زینبن این دوتا طفل بی گناه
میدهم من در راه حق تاشن شهید این سپاه
ای تو سلیمان بکن هدیه ی مورت قبول
جان علی رد مکن جان خدا و رسول
پر پر شدن آخر
دو نوه ی حیدر
قربونیِ اصغر
#شب_پنجم
نمیشه که ببینم افتادی بین گودال
دور تو شلوغه و عمه ام میره از حال
افتادم روی پیکرت بمیرم زخمی شد تنت
عمو جان این دست قلم نذرمن فدای سرت
زلف تو در دست باد فدایی ام در رهت
زخم تن تو زیاد بمیره عبداللهت
خنجرِ رو حنجر
من میزنم پر پر
بر سینه ات آخر
#شب_ششم
نبود اندازه ی تنت زره شده پیرهنت
از کینه ی جنگ جمل تو رو با بغض میزدنت
نفس میکشیدی و بود خون جاری رو چشم ترت
افتادی تو روی زمین مرکب ها روی پیکرت
تن تو بر روی زین ای همه جون حسین
میکشی پاتو زمین تاب و توون حسین
سر تو شد دعوا
سنگت زدن آقا
میری پیش بابا
#شب_هفتم
خشکیده لبات اصغر نمونده دیگه آبی
میخونم برات مادر لالایی تا بخوابی
میبینه رو دستای شاه سفیدیه گلوی تو
تیر سه شعبه شد روون از حرمله به سوی تو
میرسه از حنجرت خون تو به آسمون
افتاده اما سرت نداری تو دیگه جون
شرمنده شد آقا
از روی تو بابا
حیرون شده اینجا
#شب_هشتم
بهارم شده خزون بالا بلند بابا
کاکل تو غرق خون گیسو کمند بابا
تا افتادی از روی زین میرسم من بالاسرت
از کینه ی اسم علی چه کرده دشمن با تنت
پیکر تو غرق خون ای به پدر نور عین
سنگینه داغ جَوون بُرده توون حسین
دردانه ی زهرا
بعد تو ای بابا
اُفٍ علی الدنیا
#شب_نهم
بعد تو ای برادر بی پناهم و تنها
پشت من شکست آخر از غم تو ای سقا
مشک تو افتاده به خاک پاشو ای سپهدار من
علمت افتاده زمین ای میر و علمدار من
مثل علی یا أخا فرق سرت وا شده
پاشو ببین با وفا قامت من تا شده
ای پدر دریا
افتادی تو صحرا
رو دامن زهرا
#شب_دهم
زخم تن تو مثله ستاره های افلاک
از بالای زین افتاد عرش اعلا روی خاک
چقدر شلوغه قتلگاه دورت کردن حرومیا
از خون تنت پر شده کل صحرای کربلا
با چکمه اون بی حیا تنت رو کرد زیر و رو
رو سینه ی تو چرا نشسته بی آبرو
دیگه نداری جون
صید میون خون
افتادی در هامون