لشکر و ماه ستاره ها
بنداول
لشکر و ماه ستاره ها دنبال خورشید عالمین
زمزمه دارن به زیر لب به نام خون خدا حسین
میر حرم ساقیه مهتابه
شکر خدا مشکا پر از آبه
توگهواره علی آروم خوابه
با صدای لالا لالایِ مادر
پیچیده صدای خنده ی اصغر
شور نمی زنه دل کسی تو این لشکر
چند روز دیگه تو این زمین غوغاست
ذکر لبامون آه و واویلاست
واویلتا واویلتا واویلا
بنددوم
پامیزاره رویِ خاک عشق ،عمه سادات چه با شکوه
وارث شمشیر ذوالفقار ،ایستاده پشتش شبیه کوه
وقتی عصا شونه ی اکبر میشه
زانوی ماه پله ی منبر میشه
دور عقیله پُرِ سنگر میشه
اما توی دل خاک پره آهه
عمر خوشی ها چه کوتاهه
دلشوره داره واسه غمی که تو راهه
چند روز دیگه تو این زمین غوغاست
ذکر لبامون آه و واویلاست
واویلتا واویلتا واویلا
بندسوم
چند روزه دیگه ولی میشه صحن چشای رقیه خیس
آسمونا هم بخیل میشن آب توی هیچ مَشکی دیگه نیس
میپیچه سوزِ آه و واویلا
بخواب علی لالا لالا لالا
بی کس و بی پسر میشه لیلا
می رسه صدای ناله ی مادر
بین های و هویِ نیزه و خنجر
بوسه میزنه لبای نِی روی حنجر
چند روز دیگه تو این زمین غوغاست
ذکر لبامون آه و واویلاست
واویلتا واویلتا واویلا