بنداول

مادر آسمون و بارون     آرامش شبای هجرون

زیارتت میام توو روضه ت     با دل بیقرار و مجنون

سلام مادر    تو زدی صدام که بیام مادر

من که فقط تو رو میخوام مادر

میزنم اسمتو صدا/هر کجام مادر

سایه ی چادرت رو سرم     آسمون پناه منه

توو فاطمیه ها همیشه پرچمت مقصد هر نگاه منه

مادر مادر /دوستِ /دارم /مادر

بنددوم

مادر پاکی و نجابت      حالا که اومدیم زیارت

سلام ما به محضر تو     از طرف خادمای هیئت

سلام مادر      میشه بیای بکشونی آخر

غبار چادرت و رو این سر

سری که میشه فدا/آقام/حیدر

برکت جوونیم شده      خادمیِ توو این روضه ها

مادری کن برام با شهدا ببر منو یه شب تا کربلا

مادر مادر /دوسِت /دارم / مادر

بندسوم

از طرف تو توی راهم      حالا که تو شدی پناهم

به حُرمت دعای خیرت     خود حسین میکنه نگاهم

سلام ارباب       پای ضریح تو دلم افتاد

عشقتو توو حرم زدم فریاد

از غم دوری و فراق/ای داد ای داد

کبوتر دلم پر زده      به آسمون گنبد طلات

ینی نمیرسه یه شب تا که بیام تا معراج پایین پات

ارباب ارباب /دوسِت / دارم/ارباب