تا وقتی بچه های من زنده ان
بنداول
تا وقتی بچه های من زنده ان/ براتو رزمندن
نمیذارن یه تار موت کم شه/ دلت پر از غمشه
حرفی به جز تو نمیگن جایی/ فقط میگن دایی
فارق از این حرفای دنیایی/ فقط میگن دایی
شبیه من رو غربت تو حساسن
اینا کسی به جز حسین نمیشناسن
بیا بازم با خواهرت رفاقت کن
بزا برن خیال مارو راحت کن
غریب مادر
بنددوم
عون و محمد به تو دل بستن/ فدائیات هستن
منتظر یه نیم نگات هستن/ فدائیات هستن
بذار برن به جنگاین لشکر/ مثل علی اکبر
بذار تو راه تو بشن پرپر/ مثل علی اکبر
دلاوریه بچه هامو باور کن
واسه تو سر میدن فقط تو لب تر کن
اگه بخوای همین الان میرن میدون
اگه بدی اجازه من میشم ممنون
غریب مادر