دلنگرونم کجا میری ای امیر زینب
تصنيف شب دهم محرم، روز عاشورا، شب عاشورا، امام حسين ع، وداع
سال انتشار: 1399، حلقه ادبی ریان
بنداول
دلنگرونم کجا میری ای امیر زینب
خودت میدونی اگه نباشی می میره زینب
حالا که قراره بری
برامن نمونده قرار
آخرین دقیقه بذار
ببوسم گلوتو یه بار
داری میری و رفتنت
داره میگیره جونمو
داداش غم تومیبره
کم کم همه تونمو
بنددوم
میون گودال دور برتو چقد شلوغه
این چیزایی که دارم میبینم بگو دروغه
میبینم که مونده داداش
زیر دست و پا بدنت
باعصا و نیزه و سنگ
یه قبیله میزننت
پاتو روی زمین نکش
داره میبینه مادرت
جسم تو زیر رو میشه
پیش نگاه خواهرت
بندسوم
تیغ حرومی داغ تورو ،رو دلم نشونده
برای بوسه یه جای سالم ازت نمونده
روی نیزه رفته سرت
جلوی چشای ترم
سرنوشتم اینه که با
قاتل تو همسفرم
هرجا بری منم میام
باهم میریم یه جای دور
من مجلس شراب و تو
اما میری کنج تنور