بنداول

دنبالت گشتم بین نخلستان
از تو نشنیدم جز بله قربان
یا اخات کشت من‌رو/خنده‌ی دشمن‌رو

نشونیت از رد خونت پرسیدم
توی راه علقمه آیه‌هاتو بوسیدم

شده ذکر حرم عمو عجل عمو
یه مشت دختر شده بادشمن روبرو
داره کمکم میاد نسیم حرمله
چه نقشه‌ها دارن براشون موبه‌مو

علمدار حرم آب‌آورم جونم فدات
فدای اشک و خاک و خون و تیر تو چشات

بنددوم

رسیده اون لحظه که شدم تنها
حرم افتاده دست دشمن‌ها
آخرین ساعاته/درد من دستاته

عزیزم چشماتو واکن ای ماهم
ببین که ابر بهار و پاییز اومد باهم

علم افتاده و منم غارت‌زده
داداش پاشو بریم ببین حالم بده
هرس کردن تنت شدم بی پهلوون
بیا تا خیمه‌ها نشه آتشکده

علمدار حرم آب‌آورم جونم فدات
فدای اشک و خاک و خون و تیر تو چشات

بندسوم

می‌مونم پیشت چی از تو واجب‌تر
باید برگردی کی از تو مراقب‌تر
چند روزه بی‌خوابی/کاش میخوردی آبی

میکوبه موج فرات هردم پاشو
میاد تا ساحل که بازم ببینه آقاشو

تو افتادی ولی زمین‌خورده منم
حواست هس یا نه که میلرزه تنم
بدون من بری شبیه شوخیه
بری غارت شده سر و پیراهنم