عهد کردم جدا نشم از تو
تصنيف شب چهارم محرم، طفلان حضرت زينب س
زمينه، سعيده كرماني، امیر اسدی
سال انتشار: ۱۴۰۰، حلقه ادبی ریان
بنداول
عهد کردم جدا نشم از تو
تا ابد بی قرار تو باشم
تا نفس میکشم برادر جان
قول دادم کنار تو باشم
من که تا دوروز نمیدیدمت، گریه میکردم
خودت میدونی، نگاه توئه درمون دردم
آرزوم اینه، تا نفس دارم، دور تو بگردم
حالا که غریب موندی
نمیشه آروم بشینم
دار و ندارم زندگیمو
تنها ببینم
بنددوم
دخترات و سپردی و گفتی
هر جا که رفتی پا به پات باشن
پسرای منو ببر داداش
نذرمه از فداییات باشن
من که عمری این دلخوشیم بوده اسمت و شنفتم
توی گوش این بچه ها فقط از تومیگفتم
راضی شو که دیگه باهات بیان من به پات میفتم
دنیای بدون تو
نمیشه شیرین به کامم
پسرام آرزومه باشن
یار امامم
بندسوم
شرم واسه چیه که اشکاتو
با همین روسری نکردی پاک
بچه هام مرد بودن و یک مرد
تن سالم نمیبره تو خاک
قربونت برم سرت رو بیار بالا حسینم
داغت و نبینم نبینمت تنها حسینم
بی تو آخه من چی میخوام توی دنیا حسینم
سر میدم پسر میدم
که تو رو بی سر نبینم
تو رو زیر دست و پای
لشگر نبینم