بنداول

قدر امروز و بدون
هرچی ام که روزگارت پر دردو آهه
هر چی ام که مشکلت جانکاهه
یه روزی برا همین سینه زدن
دستمون کوتاهه

آخرش یه روز ایشالا
تو همین سینه زنیها
میگیره دست مارو ،حضرت زهرا(س)

بنددوم

تا می‌تونی گریه کن
نکنی یه وقت برای گریه کردن دست دست
اگه حتی دیگه پلکت خسته ست
یه روزی دلت می‌خواد گریه کنی
ولی چشمات بسته اس

همین اشکا اعتباره
چشمی که اینجا بباره
توی حول روز مرگ،غمی نداره

بندسوم

دستتو می‌گیره
اشک چشمای شبیه ابرت
ناله های بی شکیب و صبرت
نور روضه های امشب شک نکن
می‌رسه تا قبرت

هیئتا یه سر پناهه
تکیه ها یه تکیه گاهه
روضه ها برای ما ،چراغ راهه