من و توو خیمت را بده ارباب خوبم
تصنيف شب دهم محرم، شب عاشورا، امام حسين ع
شور، وحيد خيري، مهدي قرباني، محمدرضا افشان، علي عباسي
سال انتشار: 1399، حلقه ادبی ریان
بنداول
من و توو خیمت را بده ارباب خوبم
تا سحر سنگِ تو رو به سینه میکوبم
تو طلوعِ صبحی و من مثلِ غروبم
امشب شب قدرِ عاشقاته
سرمایه یِ عشقِ نوکراته
آقا منِ روسیاه و دریاب
حالا که دلم توو کربلاته
خداکنه فردا نیاد، روزِ غم و جدایی
نبینه چشم زینب، که رویِ نیزه هایی
نکن ای صبح طلوع ۴
بنددوم
داره میاد از خیمه ها آوای قرآن
داره به اوجش میرسه معنای ایمان
کاشکی میشد منم باشم توو جمع یاران
خوش به حالِ هر کی که باهاته
خوشبختِ اونی که توی راته
آی جا مونده ها فَرّوا الی الحق
بِللَه که حسین راهه نجاته
خدا کنه من هم بشم، تو راه تو فدائی
بمیرم و نبینم، که روی نیزه هائی
نکن ای صبح طلوع ۴
بندسوم
حالا از امشب چش به راهِ اربعینم
خودمو دارم تویِ اون مسیر می بینم
منتظره حواله یِ ام البنینم
من فرشِ قدوم زائراتم
مجنونِ مسیرِ کربلاتم
مستیِ من از جنس جنونه
من تشنهٔ چای موکباتم
خدا نگیره از دلم، این حال باصفا رو
کاشکی بشه ببینم، غروبِ کربلا رو
نکن ای صبح طلوع ۴