مُحرِم شدند او وعظ والارتبهای خواند
مناسب تمام دهه محرم، مناجات امام حسين ع، خطبه سيدالشهدا ع در منا
سال انتشار: ۱۴۰۰، حلقه ادبی ریان
مُحرِم شدند او وعظ والارتبهای خواند
«روز دهم»، «شام دهم» را خطبهای خواند
در اجتماع عالمان، ياران، اساطين
اتمامِ حجت كرد با رمیِ شياطين
دعوت به روشنگاه در سودای شب كرد
لبيكِ اسماعيلها را چون طلب كرد
میخواست تا تاریک آن دلهای محبوس
روشن شود از نور او فانوس فانوس
باشد كه سِيلي از حقيقت راه سازد
منزل به منزل شهر را آگاه سازد
اول مفصّل از علی گفت، از خصالش
اذعان گرفت از حاضران در هر سوالش
از عزّت مولا و از بغض عدو گفت
از جنگ و از صلح، از غدیر، از حب او گفت
دلها خروشان شد چو از موج فضائل
واگویهها کرد از براهين از دلائل
خواند از شكايتهای قران مصحف نور
با عالمانِ بیبصيرت، از خدا دور
شیخالشیوخید ای بزرگان، پارسایان
دانای هر قومید و پیشاپیش آنان
با اینکه از حق آبرو دارید اما
اکنون به پیش چشمتان حق مانده تنها
در احتیاط هستید در هر تَرک و جائز
ای تارکانِ اعظمِ جمعِ فرائض!
ای ساكتانْ در موقفِ امر به معروف!
حاشا که نزد منكرات هستید موقوف
گفت: ای به فتنه ساکتان! ای خودپرستان!
ای علم و جهل توٱمان! ای خودپرستان!
ای شبخریدارانِ باطلپویِ غافل!
فرصتطلبهایِ دمادم در نوافل!
در هر دمی با ادّعا ارجوزه کردید
خانهنشینهایِ فراری از نبردید
ببعت پذیرفتید تا بر پایهی آن
چندی بیارامید اندر سایهی آن
اینگونه بردید اعتبار عالمان را
پس دادهاید از کف امید مومنان را
اینگونه مردم چون که ناآگاه گشتند
منبر به منبر ظلم را همراه گشتند
ظالم حکومت میکند، دین گشته رسوا
حق داوری خواهد نمود این فتنهها را
فصل الخطابی اینچنین پرشور و غوغا
شد پاسخش: «ساکت شدن» اما؛ دریغا
حالا که پژواکش صلا دادهست ما را
این جاده تا نزدش چو آمادهست ما را
ما راه سبز عاقبت را چون بپوییم
حاشا اگر لبیک بر مولا نگوییم
ای مصلح! ای بیدارگر! ای راه روشن!
تصمیم ما شد با تو ماندن دل سپردن
ما با تو، با عباس، اکبر، قاسم تو
پیوندها بستیم و هستیم عازم تو
خوش باد همچون جان سُرخَت حق سرودن
اِستادگی در راه تا در خون غنودن
قاسمسلیمانی شدن چون گشت مقصد
این امّت از راه حسینی برنگردد