بنداول

می تابه به شب تار
ماه نامی حرم الله
جلوه می گیره آسمون از
نور صورت حضرت ماه

هم دل و دلدار و یار خدا بود
هم گلِ گلزار کرب و بلا بود
ساحل امن حضرت دریا
ساقی بی دست دست خدا بود

ابالفضل
ای تموم لشکر حسین
ای پناه خواهر حسین
ای امید آخر حسین

((ای حیدر کربلا یا ابولفضل مدد))

بنددوم 

دستی نیس روی دسته
با کفایتِ صاحب علم
وقتِ خوندنِ سبکِ رجز
ابروهاش میشن تیغ دو دم

غالب کل غالب شیر دلاور
دلبر و دلدار ثانی‌ِ حیدر
میوه قلب حضرت مادر
خط امانه تو صف محشر

ابالفضل
یا ابوفاضل ، اَبالادب
فخر کهکشون ماه عرب
ای که از علی داری نصب

((ای حیدر کربلا یا ابولفضل مدد))

بندسوم 

می جنگه با ذوالفقار
وارث علی شیر کرّار
اشک دشمن و درمیاره
با صلابتش وقت شکار

صحنه ی جنگش صحنه ی خیبر
شیوه ی رزمش ، شیوه‌ی حیدر
باب الحوائج حضرت ماه و
تو دل دشمن یک تنه لشکر

ابالفضل
قله ی شرافت و یقین
نور آسمونا و زمین
میوه دل ام البنین

((ای حیدر کربلا یا ابولفضل مدد))