همه ی نفسهام عمو
بنداول
همه ی نفسهام عمو
غمه تو تو چشمام عمو
میگی که بمونم نَرَم
خودتو بزار جام عمو
همه برن من بمونم خدارو خوش میاد؟
باگریه بلرزه شونم خدارو خوش میاد؟
بریزه اشک رو گونم خدارو خوش میاد؟
می لرزه عرش خدا با گریه و آهم
من یتیم برادرتم تو هستی پناهم
بنددوم
اگرم باشه نوبتی
نوبت منه تا برم
مگه تو نمی گفتی من
براتو مثل اکبرم
اگه بهم ندی تو نوبت خدارو خوش میاد؟
ببینمت تو اوج غربت خدارو خوش میاد؟
نمیرم تواین مصیبت خدارو خوش میاد؟
می دونم توی تنم زره ندارم من
اما بالای سرم خدارو دارم من
بندسوم
میزنم به میدون عمو
به دل سپاه بی شکیب
ولی میگی با گریه هات
به یه لشکر نا نجیب
صورتشو سنگ بریده خدارو خوش میاد؟
رنگ مادرش پریده خدارو خوش میاد؟
شده دیگه تنش کشیده خدارو خوش میاد؟
مونده جای سم اسب به روی این پیکر
میاد تا خیمه تنش مثل گل پرپر