نقش ادبیات در مواجهه با بحران های زندگی
با تکیه بر تعالیم حکیمانه ادبیات ، با نظر بر دیدگاه های طرحواره درمانی یونگ

انسان در طول زندگی همواره با بحران های متفاوتی مواجه می شود که برای برون رفت از این بحران ها نیاز به شناخت مسیر درست و انتخاب آن دارد .
گاهی این بحران ها در سطح فردی و گاهی در سطح اجتماع بروز پیدا می کند و متخصصان اهل فنّ در پی یافتن پاسخی برای آن دست به تحقیق و بررسی کنش ها و واکنش ها می زنند .
تا به امروز علومی همچون روانشناسی ، جامعه شناسی و … گام های بلند و موثری در جهت کنترل بحران ها و کمک به افراد بحران زده برداشته اند .
ناگفته نماند که ما پیروان تعالیم روح بخش و متعالی قرآن کریم و اهل بیت (ع) هستیم که نسخه های شفابخش ثقلین در آیینه ادبیات حکمت انگیز به روشنی قابل مشاهده است که ان شاالله در فرصتی مناسب به آن خواهیم پرداخت .
اما قبل از پرداختن به موضوع اصلی بحث لازم است نکاتی در مورد نگاه طرحواره درمانی بر اساس نگرش کارل گوستاو یونگ ( روانشناس سوئیسی ) نسبت به بحران های فردی و اجتماعی ارائه شود .
بر اساس نظریات روانکاوی یونگ انسان ها در مواجهه با بحران های پیش آمده در زندگی پاسخ های گوناگونی را به آن می دهند .
برخی از افراد در صدد کنترل بحران بر می آیند و برخی دیگر مایوسانه تسلیم می شوند .
افرادی آن را می پذیرند و اشخاصی از آن فرار می کنند .
همه ی این ها نشات گرفته از شاکله ی شخصیت افراد و تله های روانی موجود در ذهن و روان انسان هاست که عقده ها و سایه های شخصیتی را بر افکار،امیال و رفتار انسان ها حاکم می کند .
11 تله ی روانی-شخصیتی شناخته شده توسط یونگ عواملی بسیار موثر در جهت مقابله یا تسلیم در برابر بحران هاست ، حال چه بحران های شخصی مانند : مالی ؛ خانوادگی ؛ میانسالی و … و چه بحران های اجتماعی مانند : کرونا ، جنگ ، آب و … باشد .
اما سوال اصلی این است :
آیا راه موثر دیگری برای پذیرش بحران و افزایش روحیه در شرایط سخت آن وجود دارد ؟
به طور مختصر باید گفت : بله ، راهی که سالیان سال انسان ها با فرهنگ های مختلف ، در مقیاس تاریخ و جغرافیای گوناگون با آن زندگی کرده اند و از اهمیت آن غافل بوده اند .
ادبیات
دایره صحبت در باب ادبیات و تاثیر آن در مواقع بحرانی بسیار وسیع و گسترده است .
موضوع ادبیات ملل مختلف با نِحَل متفاوت را باید در وقتی مناسب و حوصله ای مقدور بررسی کرد .
اما منظور ما از ادبیات ، انواع ادبیات سرشار از حکمت دینی و ملی ایران است که به تنهایی سرشار از مطالب و موضوعات بکر و تازه ای است که می توان از دریچه آن نگاهی تازه به اتفاقات پیرامون خود داشته باشیم .
گوته ( ادیب و شاعر آلمانی ) بر این باور است که ادبیات فارسی، یکی از چهار ارکان ادبیات بشر است.
ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد . نثر و شعر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتاب‌های کُهن در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در دسته آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفته‌اند.
ادبیات فارسی موضوعاتی مانند حماسه و روایات و اساطیر ایرانی و غیر ایرانی، مذهب و عرفان، روایت‌های عاشقانه، فلسفه و اخلاق و نظایر آن را در برمی‌گیرد. برپایه موضوع مورد کاربرد در یک آفریده ادبی فارسی آن را در گستره ادبیات حماسی، غنایی، تعلیمی یا نمایشی قرار می دهند.
ادبیات فارسی چهره‌های بین‌المللی شناخته شده‌ای دارد که بیشتر آن‌ها شاعران سده‌های میانه هستند. از این میان می‌توان به رودکی، فردوسی، نظامی گنجه‌ای، خیام، سعدی، مولانا و حافظ اشاره کرد.
آن گاه که سخن از زبان و ادبیات حکیمانه فارسی و مسائل آن به میان می آید گستره ی کرانه ی ناپیدایی از بحث پیش روی ذهن انسان قرار می گیرد چرا که به قول مولانا : « زبان پرده ی جان آدمیان است » ( مثنوی معنوی ، دفتر دوم ؛ صفحه 133 )

ادبیات چگونه می تواند در بحران های زندگی به ما کمک کند ؟
انواع بحران های شخصی ، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی ، بین المللی و … موقعیت هایی اضطراری و آنی هستند که گاهی پیامدهای آن به صورت تبعاتی ماندگار در ذهن و اندیشه انسان می ماند .
در این مواقع اولین اتفاق ممکن احساس یاس و ناتوانی و حتی ناامیدی در مقابل پیشامد است ، و درست اینجا نقطه ی آغاز معجزه ی کلام و مفاهیم ادبیاتی است .
به هنگام سختی مشو ناامید
کز ابر سیه بارد آب سفید
( نظامی )
خدا گر زحکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید در دیگری
( سعدی )
غم مخور زانکه به یک حال نمانده ست جهان
شادی آید ز پی غصّه و خیر از پی شرّ
( قاآنی)
این ابیات به مثابه نسیمی خنک در بیابانی خشک و بی آب و علف است که روح را نوازش می دهد و دل را گرم می کند .
گاهی اثرگذاری ابیات در اندیشه و فرهنگ جمعی آنقدر زیاد است که تبدیل به ضرب المثل می شود و در مواقع مختلف یادآوری می گردد .
در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است ( نظامی )
در موقعیت های بحرانی ایثار و همدلی می تواند روشنی بخش دل و دیده ی انسان باشد تا جایی که ارزش کار انسان را صدها برابر می کند .
شمع شو شمع ، که خود را سوزی
تا بدان بزم کَسان افروزی
(جامی )
کوته نظران را نبوَد جز غم خویش
صاحب نظران را غم بیگانه و خویش
( سعدی )
یا یکی از آثار مواجهه با مواقع بحرانی ترس و اضطراب ناشی از آن است .
غوّاص گر اندیشه کند کام نهنگ
هرگز نکند درّ گرانمایه به چنگ
( سعدی )
هر که ترسید مُرد ، هر که نترسید بُرد
( دهخدا )
از بلا بدتر بود بیم بلا
(مولانا )
و هزاران نمونه ی دیگر که در این مختصر نمی گنجد .
جهت حُسن ختام بحث باید گفت ، ادبیات آئینی یکی از بهترین فرصت هاست که تا به امروز توانسته با زبان شعر ، داستان و حتی تصنیف های اجرا شده در محافل مذهبی ، روحیه حماسه و ارائه الگو برای مواجهه با ایام سختی را در ذهن و قلب مردم تقویت کند .
نمونه های فراوانی در این باره وجود دارد که همه ی آن ها شاخه ای از سرچشمه ی حکمت های اهل بیت (س) می باشد .
کلام گوهربار حضرت زینب (س) پس از تحمل کوه سنگین داغ های پیاپی در پاسخ به یزید ملعون که فرمودند : « ما رایتُ الّا جمیلا »
که همین کلام به ظاهر کوتاه مضمون بسیاری از اشعار و نوحه های حماسی شده که برای مردم روحیه بخش و توان افزا بوده است .
ادبیات ، مخصوصاً ادبیات عاشورایی و آئینی ظرفیت بسیار بزرگی در جهت هدایت اندیشه ها و پاکسازی روحیه ها در جهت رشد و تعالی و انگیزه بخشی معرفتی در مواجهه با مواقع بحرانی دارد که می توان نمونه هایی از آن را در جبهه های هشت ساله دفاع مقدس ، مدافعان حرم و دیگر موضوعات مشاهده و مورد بررسی قرار داد .
ان شاالله که بتوانیم در این مسیر با نگاهی علمی و عمیق تر طرحی نو در اندازیم و دریچه ای تازه بگشاییم .
*منابع :
– امثال و حکم دهخدا
– فرهنگ نامه امثال و حکم
– زندگی خود را دوباره بیافرینید نوشته جفری یانگ

دی ماه 1399
اسماعیل شبرنگ

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.