نوشته‌ها

تا نفس باقیست از رنگ و ریا باید گذشت

اگه توی غربت شکسته بالم

چه خوبه که تو عموی منی

سری که روی نیزس پشت سرو نگاه میکنه

روی دستام آروم بخوابه لالایی

می دونم دیگه لالاییام اثر نداره