نوشته‌ها

اگه توی غربت شکسته بالم

چه خوبه که تو عموی منی

سری که روی نیزس پشت سرو نگاه میکنه

بابایی سلام آخر اومدی

دنبالت می‌گردم لا به لای رمل بیابون

آه میون این غربت و زاری

به این خونه تنها تعلق دارم

خیز از جا ای علمدار سپاهم

می تابه به شب تار

تا وقتی که بوده همین بوده